گتسبی بزرگ

کد شناسه :51541
گتسبی بزرگ

نیک، جوانی از قشر مرفه است که به تازگی وارد لانگ‌آیلند شده و در همسایگی مردی زندگی می‌کند به نام جی گتسبی. آقای گتسبی یکی از ثروتمندترین افرادی است که نیک در زندگی دیده است. او هر روز مهمانی‌های با شکوهی برگزار می‌کند. در ابتدا نیک علاقه‌ای به این مهمانی‌ها نداشت و از آنها ناراحت بود، تا اینکه شخصیت گتسبی بزرگ و ماجرای ثروتمند شدن او برای نیک جالب می‌شود.
هیچ‌کس نمی‌داند که آقای گتسبی این همه ثروت را از کجا آورده است. برخی باور دارند که کار او فروش مشروبات ‌الکلی است. (در آن زمان فروش مشروبات الکلی در آمریکا ممنوع بود.) و برخی هم باور داشتند او کارهای خیلی بدی انجام می‌دهد.
نیک که بسیار کنجکاو شده بود بالاخره شانس دعوت شدن به یکی از مهمانی‌های گتسبی بزرگ را پیدا می‌کند. بعد از آن نیک چند کارآگاه استخدام می‌کند تا شغل و گذشته گتسبی را پیدا کنند. او در نهایت متوجه می‌شود که گتسبی عاشق دختری به نام دیزی است. جی گتسبی، در جوانی عاشق دیزی بوده ولی بعد از اینکه به جنگ می‌رود، متوجه می‌شود که دیزی ازدواج کرده، اما او هرگز نتوانست به جز دیزی، کسی را در قلبش راه دهد.
نیک متوجه می‌شود که معشوق گتسبی بزرگ، دختر عموی او و همسر بهترین دوستش است. تام، همسر دیزی یکی از افراد قشر مرفه جامعه است اما در زندگی آنها خوشبختی وجود ندارد. دیزی و تام از یکدیگر خسته شدند و تام، در یک شهر دور، معشوقه‌ای دارد که همسر یک مکانیک است. نیک ترتیبی می‌دهد تا گتسبی بزرگ و دیزی با هم ملاقات کنند.
در این ملاقات‌ها تام هم وارد می‌شود و آنها سر یک میز باهم غذا می‌خورند و داستان‌ها و ماجراهایی پیش می‌آید که از شخصیتی که در ابتدا از گتسبی بزرگ خوانده‌اید،‌ کاملا بعید است. دیدن دیزی عشق را در قلب او زنده کرده و شعله‌های عشق، سرد و بی‌احساس بودنش را تبدیل به مردی احساساتی و حساس می‌کند.

 

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر