روزی ویل دورانت مشغول تمیز کردن حیاط منزل خودش بوده که شخصی از راه میرسه و بهش میگه آقای دورانت من قصد دارم که خودم رو بکشم! شما چطور میتونید من رو قانع کنید که این کار رو نکنم؟ اصلا من چرا باید زنده باشم و زندگی کنم و چه چیزی در زندگی باعث میشه که من خوردم رو نکشم؟
آقای دورانت هم در همون زمان سعی میکنه که اون مرد رو از تصمیمش منصرف کنه و بهش میگه که اون باید برای خودش شغلی انتخاب کنه و غذای خوبی بخوره (با این تصور که اون شخص آدم فقیری هست). ولی اون مرد میگه که من شغل خوبی دارم و گرسنه هم نیستم و … .
اون روز میگذره و آقای دورانت به این فکر فرو میره که واقعا معنی زندگی چیه و چه چیزی باعث انگیزه ادامه زندگی میشه؟ برای همین نامهای مینویسه و در اون نامه این موضوع رو شرح میده و همین سؤالات رو در اون نامه میپرسه. آقای دورانت این نامه رو به حدود ۱۰۰ نفر از انسانهای سرشناس اون زمان مثل: رهبرهای دنیا (گاندی، رئیسجمهورهای مختلف)، فیلسوفها، رهبرهای مذهبی، برندگان جایزه نوبل، نویسندهها، قهرمانهای ورزشی، بازیگرها و هنرمندها، و حتی یک زندانی حبس ابد (که به نظر من یکی از بهترین پاسخها رو همین آدم میده.) میفرسته که ببینه پاسخ اونها به این سؤالها چیه.
آقای دورانت این پاسخها رو گردآوری میکنه و در آخر دیدگاه و پاسخ خودش رو هم بهشون اضاقه میکنه و تحت عنوان این کتاب منتشرون میکنه.
قسمتی از پاسخ اوئن سی. میدلتون، محکوم حبس ابد شماره ۷۹۲۰۶، زندان سینگ سینگ، نیویورک:
حقیقت زیبا نیست، زشت هم نیست. چرا باید یکی از اینها باشد؟
حقیقت حقیقت است، همانطور که عدد و رقم، عدد و رقم است. وقتی کسی میخواهد وضعیت دقیق کار و کسب خود را بسنجد، از اعداد و ارقام استفاده میکند. اگر ارقام حاکی از وضع غمانگیز کسب او باشند، آنها را محکوم نمیکند و نمیگوید آنها نامطبوعاند و متهمشان نمیکند که او را از توهم درآوردهاند. پس چرا باید حقیقت را محکوم کند وقتی حقیقت در امور زندگی فقط به او خدمت کرده همانطور که اعداد و ارقام در کارهای تجاری به او خدمت کردهاند؟
به نظر من پرسشی که در این کتاب مطرح شده اساسیترین پرسش نوع انسان یا همان «ما از کجا آمدهایم؟، برای چه آمدهایم؟ و به کجا میرویم؟» هست که هنوز اهالی علم، مذهب و فلسفه پاسخ قطعیای برای اون ارائه نکردند و این بزرگترین راز در این دنیا هست. در هر صورت آدمهای بزرگی دیدگاههای خودشون رو در این کتاب بیان کردن و مطالعه اونها خالی از لطف نیست، پس مطالعه این کتاب رو پیشنهاد میکنم.
0 نظر