در راه ویلا، مجموعه داستانی است متشکل از 9 داستان کوتاه که در تمامی آنها داستان حول محور زندگی «زنِ ایرانی» چرخ میزند. زنی که تنهاست، زنی که میخواهد زندگیِ بهتری را تجربه کند، زنی که خاطرهای را برای شوهرش نقل میکند، زنی که با مادرش سفر میکند، زنی که زیر سایهی عروس بودن ناپدید میشود و زنی که ... و تمام آنچه در تمام این داستانها وجه اشتراک است زن بودن است. چیزی که بیشک با پسوند ایرانی بودن خود مشکلی میشود که وفی از بیان آن ترسی ندارد.
زنهای داستانهای وفی همواره میخواهند بهترزندگی کردن را تجربه کنند و این گاه به فروپاشی زندگیشان نزدیک میشود و گاه مجبورند تسلیم شرایط شده و خود را با آن وفق دهند. اتفاقاتی که برای زنان جامعهی ایرانی کاملن قابل لمس است. کافیست زن باشی و یا زنان را دیده باشی تا بتوانی با واقعیت داستانهای وفی ارتباط برقرار کنی.
از زن اولین داستان مجموعه، «در راه ویلا» که در سفری بدون همسرش مجبور میشود مادر راتحمل کند، تا زنی که مجبور میشود هویتش را از دست بدهد و تنها «عروس» باشد، تا زنی که در داستان «دهن کجی» برای بهتر زندگی کردن مجبور میشود برخلاف آنچه همیشه میخواسته عمل کند و در ظاهر پیروز میشود اما در اصل زندگی را باخته است، تا زنی که در «حلوای زعفرانی» مرگ را به نظاره نشسته است، تا زنی که ناخواسته در گروه مادران قرار میگیرد، تا زنی که دوست دارد احساسش را از یادآوری خاطرهای با مردی غریبه با شوهرش در میان بگذارد اما واکنشی متفاوت و خشن میگیرد، تا زنی که شب قبل از دادگاهش باید در میان جمعی قرار بگیرد که قرار است برایش تکلیف روشن کنند و حتی تا زنی که شوهر داشت، همه و همه یک وجه اشتراک بیشتر ندارند و آن زن بودن است. چیزی که در جامعهی مرد سالار ایران همواره نفی میشود و گاهی همین حق کوچک «بودن» را نیز از دست میدهد.
0 نظر