خانه درختی 104 طبقه

کد شناسه :43851
خانه درختی 104 طبقه

روزی روزگاری، که یه روزگارِ خیلی دندونی‌ای بود، هیچ جنبنده‌ای توی خونه‌درختی تکون نمی‌خورد (حتی من) که سر و صدا درست نشه. آخه اندی به امیدِ فرشته‌ی دندون، دندونشو انداخته بود تو یه لیوان آب و توی تخت‌خوابش خوابیده بود.
همین‌طور سکه‌ پشت سکه بود که توی خواب اندی ظاهر می‌شد...
من هم اون‌طرف، دراز کشیده بودم توی وان و سعی می‌کردم به‌جای دردسر درست‌کردن، حباب درست کنم. یعنی چی؟ یعنی اینکه واقعا، واقعا و واقعا ساکت باشم!
تا اینکه یهو...

 

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر